مقالات وب

جزییاتی در مورد ابزار گوگل کیورد-بخش اول

من امیدوار بودم بتوانم از ابزار Google keyword volume به خی استفاده کنم. اما زمانی که با آن مواجه شدم موارد و نگرانی های زیادی ذهن مرا درگیر کرد. در این ابزار خود تمامی مرتبط را به صورت حجمی و توده ای در کنار یکدیگر قرار داده است و در مورد محدوده این کلمات نیز هیچ صحبتی نمی کند. به همین منظور در این مقاله قصد داریم کمی به جزییات این ابزار بپردازیم و در مورد جنبه های مختلف آن صحبت کنیم.

خوب حالا که به این حقیقت پی برده ایم می توانیم بگوییم که یک حجمی مناسب باید مشخصه های زیر را داشته باشد:

  1. تشخیص: یک سیستم متریک حجمی خوب این است که به حجم واقعی جستجو مرتبط باشد. شما دوست دارید تعداد موارد مشخص شده تا حد اان به واقعیت نزدیک باشد.

5735d9dcb1ce87.47648505

۲٫: حجم و ظرفیت از ماهی به ماه دیگر تغییر پیدا می کند. بنابراین نه تنها این گونه ابزارها باید تشخیص خوبی داشته باشند بلکه باید بتوانند اطلاعات مربوط به یک ماه را به خوبی پوشش دهند. همه افراد دوست دارند اطلاعات مورد نیاز در مورد یک ماه را به خوبی دریافت کنند. یک سیستم استاندارد حجمی به شما اجازه میدهد هر ماه اطلاعات منطقی را دریافت کنید.

5735dc24575918.29516142

  1. تازه بودن: یک متریک حجمی خوب باید بتواند گرایش ها و تمایلات موجود را حساب کند و آن را به صورت آماری با سایر موارد منطبق سازد.
  2. گسترده بودن: یک متریک حجمی خوب باید به شما اجازه دهید کلمات کلیدی را به یکدیگر مرتبط سازید.

ما می توانیم این چهار مورد را در ابزار پلنر مورد بررسی قرار دهیم و نقاط ضعف آن را مشخص کنیم:

  1. تشخیص خوب: Google Keyword Volume به صورت سالانه است.

۲٫پوشش: برای بیشتر کلمات کلیدی، جستجوی ماهانه تنها دقت ۳۰ درصدی دارد. بیشتر ماه ها، حجم و ظرفیت واقعی با متوسط جستجوی ماهانه متفاوت است.

  1. تازه بودن:کیورد پلنر یکبار در ماه می شود .

 

۴٫گسترده بودن: کلمات کلیدی در یکی از ۸۴ مورد حجمی گروه بندی می شود و توضیحات خوبی در مورد هر کدام از گروه ها ارائه نخواهد شد.

خوب همانطور که مشاهده کردید دلایل بسیار زیادی برای نگرانی در مورد این ابزار وجود دارد. اعداد خاص و مشخص نیستند و به خوبی به روزرسانی نمی شوند. حالا سوال اینجاست که چگونه می توان با این مشکلات مقابله کرد؟

همانطور که می دانید، تفاوت زیادی بین تشخیص و پوشش دهی وجود دارد. هر چقدر محدوده ظرفیت ها و حجم ها تنگ تر باشد، تشخیص نیز افزایش پیدا می کند اما پوشش دهی کمتر می شود. هر چقدر این محدوده بزرگ تر و وسیع تر باشد، پوشش دهی نیز به مراتب افزایش پیدا خواهد کرد. اگر تنها یک محدوده داشته باشیم که از صفر تا یک بیلیون درجه بندی شده باشد، پوشش خوب و عالی خواهیم داشت. در مقابل اگر تنها یک میلیون ظرفیت داشته باشیم، تشخیص عالی خواهد بود. من مطمئن هستم که یک عبارت ریاضی برای بیان این مشکل وجود دارد اما از روش ساده تری برای بیان آن استفاده می کنم.

  1. ما در ابتدا حداقل و حداکثر محدوده داده های جستجو را که توسط ابزار کوگل کیورد پلنر فراهم شده است را مشخص می کنیم. مثلا فرض کنید این محدوده بین ۰ تا یک بیلیون است.
  2. سپس آن را به صورت تصادفی بین دو محدوده تقسیم می کنیم. مثلا فرض کنید یک قفسه کتاب دارید و می خواهید میله های جدا کننده را به صورت تصادفی در بین کتاب ها قرار دهید. ما نیز همین کار را انجام دادیم . فقط در اینجا به جای کتاب ها تعداد کلمات کلیدی را داریم.
  3. سپس اهمیت تشخیص را تعیین می کنیم. به مثال، ممکن است این اهمیت ۸۰ درصد باشد.
  4. سپس اهمیت پوشش دهی را نیز بررسی می کنیم.
  5. سپس ۱۰۰۰۰۰ کلمه کلیدی انتخاب شده را به صورت تصادفی بررسی می کنیم. در این شرایط معمولا حجم و ظرفیت این کلمات کلیدی در گوگل کیورد پلنر با محدوده انتخاب شده مقایسه می شود.
  6. از متوسط اعداد واقعی ۱۲ ماه گذشته استفاده می کنیم.
  7. اینکار را برای محدوده های انتخاب شده دیگر نیز انجام خواهیم داد.
  8. در این میان بهترین گزینه ها انتخاب می شود.

اینکار تقریبا چند روز طول می کشد. بعد از چند روز بررسی ، توانستیم ۲۰ محدوده مختلف را به دست بیاوریم که در آن پوشش دهی دوبرابر بود و تقریبا آسیب کمتری به تشخیص وارد شده بود.

Rate this post
برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن